از علت تا درمان خارش گلو
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۷۴۱۰۳۲
خارش گلو یک بیماری نیست، بلکه نشانهای از یک بیماری یا مشکل است و معمولا با علائم دیگری مانند تب، درد گلو، به سختی قورت دادن غذا، احساس درد موقع بلعیدن غذا، سرفه و … همراه است.
معمولا ابتلای به گلودرد چرکی، عفونت مجرای تنفسی فوقانی و آلرژیها میتوانند باعث خارش گلو شوند.
سایر علل به ندرت باعث خارش گلو میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیماریهای مختلفی باعث خارش گلو میشوند. برخی از علل شایع آن عبارتند از:
۱- کم آبی بدن
کم آبی بدن از شایعترین علل خارش گلوست.
وقتی که گلو خشک میشود و ترشحات (موکوس) کافی برای محافظت از این عضو وجود ندارد، خارش گلو بروز میکند.
معمولا نوشیدن آب زیاد در این گونه مواقع مفید است، ولی اگر خارش گلوی شما با این کار برطرف نشد، باید به پزشک مراجعه کنید.
کم آبی طولانی مدت (مزمن) بدن میتواند از علائم بیماریهای جدی تری مانند دیابت و یا عفونت ویروسی باشد.
۲- عفونتها
خارش گلو یکی از علائم اصلی عفونت مجرای تنفسی فوقانی است. مجرای تنفسی فوقانی شامل بینی، دهان، حلق و حنجره است.
همچنین همراه با درد گلو در بیماری فارنژیت دیده میشود.
بیماریهای عفونی باکتریایی، ویروسی و قارچی میتوانند باعث خارش گلو شوند.
افراد سالم میتوانند دچار بیماریهای عفونی باکتریایی (مانند گلودرد چرکی) و عفونی ویروسی (مانند سرماخوردگی و آنفلوآنزا) شوند، ولی بیماریهای عفونی قارچی معمولا هنگام تضعیف سیستم ایمنی بدن مانند بیماری ایدز، شیمی درمانی سرطان، استفاده طولانی مدت از داروهای کورتونی، بیماری دیابت و پیوند عضو بروز میکنند.
۳- آلرژیها
داشتن آلرژی یا حساسیت نسبت به خوردن برخی موادغذایی و یا استشمام برخی ذرات، یکی از علل مهم خارش گلوست.
معمولا خارش گلو در اثر آلرژی به راحتی از سایر علل آن مشخص میشود.
خارش گلو در اثر آلرژی مدت بیشتری طول میکشد و به دفعات بیشتری رخ میدهد و با علائم دیگر آلرژی مانند تنگی نفس، آبریزش بینی، اشک ریزش چشمها و … همراه است.
خارش گلو در اثر حساسیت فصلی در بسیاری از موارد آلرژیها دیده میشود.
۴- مواد محرک و آزاردهنده
مواد محرک شیمیایی (مثل مواد شیمیایی صنعتی) و هوای آلوده باعث تحریک موضعی گلو و در نتیجه خارش آن میشوند.
دود سیگار، چه خودتان سیگار بکشید و چه بوی آن را استشمام کنید، باعث تحریک و خارش گلو میشود.
۵- غذاها
برخی غذاها و نوشیدنیها میتوانند باعث خارش گلو شوند. کافئین مادهای است که باعث دفع آب از بدن میشود؛ لذا اگر به مقدار زیاد قهوه، چای و نوشابه سیاه بنوشید، ممکن است گلویتان بخارد، چون این نوشیدنیها حاوی کافئین هستند.
۶- داروها
مصرف مواد مخدر روانگران مانند کوکائین و برخی داروها مانند داروهای ضدافسردگی میتوانند باعث کم آبی بدن و خارش گلو شوند.
میتوانید با پزشک خود صحبت کنید تا نوع داروی مصرفی تان را تغییر دهد.
۷- استفاده بیش از حد از گلو
استفاده زیاد از گلو باعث خشک شدن و در نتیجه خارش آن میشود.
در موارد زیر از گلو زیاد استفاده میشود:
زیاد حرف زدن، سرفه کردن زیاد، آواز خواندن با صدای بلند یا به طور غلط و یا برای مدت زمان طولانی، داد و فریاد کردن و خروپف.
این کارها فشار زیادی روی حنجره وارد میکنند و باعث خارش گلو میشوند.
همچنین اگر در اثر یک بیماری (مثل گرفتگی بینی) مجبور باشید از دهان خود نفس بکشید نیز گلویتان میخارد.
۸- علل روحی – روانی
خارش گلو همراه با پاک کردن آن و یا سرفه میتواند یک عادت یا تیک عصبی باشد.
گاهی اوقات خارش گلو ریشه عصبی دارد، یعنی عامل محرک خارجی برای آن وجود ندارد.
این نوع اختلال روانی اغلب بعد از یک مورد خارش واقعی گلو اتفاق میافتد.
احساس قلقک در ناحیه گلو میتواند یک عارضه عصبی باشد و در واکنش به یک موقعیت ناراحت کننده اجتماعی بروز کند (یعنی احساس یک نوع ناراحتی در جمع).
اگر خارش گلو یک تیک عصبی باشد، بایستی از روشهای تسکین دهنده آن مانند ورزشهای آرامش بخش استفاده کنیم.
اگر این عادت عصبی شدید باشد، کنار گذاشتن آن مدتی طول میکشد و نیاز به مراقبتهای تخصصی (یعنی مراجعه به روانپزشک یا روانشناس) دارد، ولی باید گفت: قابل درمان است.
مصرف داروهای آنتی هیستامین مانند ستیریزین، در بهبود خارش گلو به خصوص در اثر آلرژیها خیلی موثرند
۹- بیماری ریفلاکس معده
در بیماری ریفلاکس معده، اسید و محتویات معده به سمت مری بر میگردند.
رسیدن اسید معده به گلو، گاهی اوقات باعث خارش آن میشود.
۱۰– سایر بیماریها
بیماریهای زیادی میتوانند باعث خارش گلو شوند، ولی به ندرت این اتفاق رخ میدهد. بیماریهایی مانند: پنومونی، برونشیت، سندرم شوگرن، تومور بدخیم (سرطان) گلو، آسیب و جراحت گلو، استفراغ و ….
برای آشنایی بیشتر با هر یک از این بیماریها میتوانید روی آنها کلیک کنید.
درمانهای خانگی
۱- با آب نمک ولرم غرغره کنید.
۲- برای جلوگیری از کم آبی بدن، آب و مایعات زیادی بنوشید.
۳- در اتاق خود دستگاه بخور قرار دهید تا هوای اتاق مرطوب شود.
۴- آب نبات مخصوص گلودرد را بمکید که باعث تسکین و تخفیف خارش گلو میشوند. این آب نباتها را میتوانید از داروخانه بخرید.
درمانهای پزشکی
مصرف داروهای آنتی هیستامین مانند ستیریزین، در بهبود خارش گلو به خصوص در اثر آلرژیها خیلی موثرند.
بیماریهای عفونی ویروسی مانند سرماخوردگی و آنفلوآنزا نیاز به داروی دیگری برای خارش گلو ندارند و داروهای آنتی بیوتیک فقط در عفونتهای باکتریایی مورد نیاز هستند.
در صورتی که خارش گلو با تب و درد همراه باشد، داروهای مسکن مانند بروفن و استامینوفن تجویز میشوند.
اگر خارش گلو با سرفه دیده شود، داروهای ضدسرفه نیاز هستند.
توصیه میکنیم داروها را حتما با تجویز پزشک مصرف کنید.
منبع: سلامتی
منبع: پارسینه
کلیدواژه: سلامتی خارش گلو آلرژی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۴۱۰۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
تیکهای جسیکا هیوستون زمانی شروع شد که فقط ۱۲ سال داشت. با گذشت زمان، وضعیت او رو به وخامت گذاشت تا اینکه دچار تشنج شد و سریعا به بیمارستان انتقال یافت. پزشکان بیمارستان محلی در دورهام انگلستان، وضعیت او را نادیده گرفتند و گفتند دچار اضطراب شده است و احتمالا زمان زیادی را صرف تماشای ویدئوهای تیک تاک میکند.
جسیکا درواقع از بیماری خودایمنی رنج میبرد که براثر عفونت باکتریایی استرپتوکوک بهوجود میآید. بیماری او نوعی از اختلالات عصب-روانشناختی ایمنی خودکار کودکان مرتبط با عفونتهای استرپتوکوک (PANDAS) بود. وقتی عفونت شناسایی و درمان شد، علائم او درنهایت شروع به بهبود کرد.
خانم هیوستون تنها فردی نیست که دچار اختلال عملکردی در مغز است که با اختلال روانی اشتباه گرفته میشود. شواهد فراوان نشان میدهند مجموعهای از عفونتها میتوانند موجب وضعیتهایی مانند اختلال وسواس فکری-عملی، تیک، اضطراب و حتی روانپریشی شوند. اختلالات التهابی و متابولیکی نیز میتوانند اثرات قابلتوجهی بر سلامت روان داشته باشند، اگرچه روانپزشکان بهندرت آنها را مورد توجه قرار میدهند.
بازاندیشی درباره علت اختلالات روانی میتواند پیامدهای عمیقی برای میلیونها فرد مبتلا به بیماریهای روانی داشته باشد که درحالحاضر بهخوبی تحت درمان قرار نمیگیرند. بهعنوان مثال، بیش از ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی به بیماریهای عودکننده مبتلا میشوند. بیش از ۴۶ درصد از کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بهبود نمییابند. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی پس از آزمایش داروهای مختلف درنهایت بهبود مییابند. درک عمیقتر مولفههای زیستی سلامت روان میتواند به تشخیص دقیقتر و درمانهای هدفمندتر منجر شود.
از دیرباز، رشته روانپزشکی بهجای اینکه بر علل زمینهای متمرکز باشد، حول توصیف و طبقهبندی علائم متمرکز بوده است. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد و حاوی توصیفات، علائم و معیارهای تشخیصی است. گرچه این راهنما به یکدستشدن تشخیصها کمک کرده است، بدون درنظر گرفتن مکانیسمهای پشتصحنهی اختلالات روانی بیماران را گروهبندی میکند.
بین علائم افسردگی و اضطراب همپوشانی زیادی وجود دارد و برخی این سوال را مطرح میکنند که آیا این موارد واقعا بیماریهای مجزایی هستند. درعینحال، افسردگی و اضطراب به شکلهای مختلفی وجود دارند. برای مثال، اختلال هراس با و بدون آگورافوبیا تشخیصهای متفاوتی هستند، اما ممکن است تفاوتهای معناداری بین آنها پیدا نکنیم. این امر میتواند به تنوع بالای بیماران شرکتکننده در کارآزماییهای دارویی منجر شود و به علت اشتراکات کم و اختلافات زیاد میان شرکتکنندگان، این آزمایشها نتیجهای حاصل نکنند.
تلاشهای پیشین برای یافتن مکانیسمهای علّی برای بیماریهای روانی چالشبرانگیز بوده است. در سال ۲۰۱۳ موسسه ملی سلامت روان سعی کرد از پژوهش برپایهی طبقهبندیهای مبتنیبر علائم DSM فاصله بگیرد. بودجه هنگفتی صرف پژوهش درمورد فرایندهای بیماری مغز شد با این امید که ژنها را مستقیما به رفتارها پیوند بزند. اما این ایده درنهایت شکست خورد و بیشتر ژنهای کشفشده اثرات کوچکی داشتند.
ژنها گرچه ممکن است در ابتلا به اختلالات روانی نقش داشته باشند، بهتنهایی پاسخ این موضوع نیستند. لودگر تبارتز ون الست، استاد روانپزشکی و رواندرمانی در بیمارستان دانشگاه فرایبورگ آلمان میگوید بسیاری از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، اختلال نقص توجه-بیشفعالی، اضطراب و اوتیسم میتوانند براثر اختلال ژنتیکی ۲۲q۱۱.۲ ایجاد شوند که در آن بخشی از کروموزوم ۲۲ حذف شده است.
در سال ۲۰۰۷ مطالعات انجامشده در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد ۱۰۰ بیمار با علائم روانپزشکی یا نقایص شناختی درواقع دچار نوعی بیماری خودایمنی بودند. بدن آنها درحال ایجاد آنتیبادی علیه گیرندههای کلیدی در سلولهای عصبی به نام گیرنده NMDA بود. این امر به تورم مغز منجر میشود و میتواند طیف وسیعی از علائم ازجمله پارانویا، توهم و پرخاشگری را ایجاد کند. بیماری توصیفشده آنسفالیت گیرنده ضد NMDA نام گرفت و در بسیاری از موارد با حذف آنتیبادیها یا استفاده از داروهای ایمنیدرمانی یا استروئیدها قابل درمان بود. مطالعات انجامشده روی بیمارانی که اولین دوره روانپریشی را داشتند، نشان داده است بین ۵ تا ۱۰ درصد آنها آنتیبادیهای حملهکننده به مغز را نیز داشتند.
بهنظر میرسد در موارد نادر اختلال وسواس فکری-عملی میتواند توسط سیستم ایمنی نیز ایجاد شود. این وضعیت در PANDAS دوران کودکی مشاهده میشود که خانم هیوستون در سال ۲۰۲۱ مبتلا به آن تشخیص داده شد. این اختلال گاهی در بزرگسالان هم دیده میشود. مرد ۶۴ سالهای زمان زیادی را صرف کوتاه کردن چمنهای حیاط خانه خود کرد، اما روز بعد دچار احساس پشیمانی و گناه شد. پژوهشگران دریافتند این علائم ناشی از حمله آنتیبادیها به نورونهای مغز او است.
اخیراً، بلیندا لنوکس، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه آکسفورد، آزمایشهایی را روی هزاران بیمار مبتلا به روانپریشی انجام داده است. او میزان آنتیبادیها را در نمونههای خون حدود ۶ درصد از بیماران پیدا کرده است که عمدتا گیرندههای NMDA را هدف قرار میدهند. او میگوید مشخص نیست چگونه مجموعهای از آنتیبادیها میتوانند علائم بالینی مختلف از تشنج گرفته تا روانپریشی و آنسفالیت را ایجاد کنند. همچنین مشخص نیست چرا این آنتیبادیها ایجاد میشوند یا میتوانند از سد خونیمغزی (غشایی که دسترسی به مغز را کنترل میکند) عبور کنند. او فرض میکند آنتیبادیها از سد خونیمغزی عبور میکنند و ازطریق اتصال به هیپوکامپ بر حافظه تاثیر میگذارند و به هذیان و توهم منجر میشوند.
دکتر لنوکس میگوید برای درک آسیبهایی که سیستم ایمنی میتواند به مغز وارد کند، به بازاندیشی پزشکی نیاز است. او درحال انجام کارآزماییهایی در این زمینه است.
مطالعهی بیماران مبتلا به روانپریشی ناشی از سیستم ایمنی نشان میدهد طیف وسیعتری از استراتژیها ازجمله حذف آنتیبادیها و مصرف داروهای ایمنیدرمانی یا استروئیدها میتوانند درمانهای موثری باشند.
افراد مبتلا به آنسفالومیلیت میالژیک/سندرم خستگی مزمن (بیماری عفونی که با مجموعهای از مشکلات شناختی مانند مشکل تمرکز و توجه همراه است) زمانی نادیده گرفته یا دچار تمارض تشخیص داده میشدند. پژوهشهای جدید نشان میدهد آنسفالومیلیت میالژیک هم با اختلالات ایمنی و هم با اختلالات متابولیک مرتبط است.
اختلالات متابولیک نیز میتوانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند. مغز عضوی به شدت انرژیخواه است و تغییرات متابولیکی مرتبط با مسیرهای انرژی در اختلالات مختلفی ازجمله اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، روانپریشی، اختلالات خوردن و اختلال افسردگی عمده نقش دارد.
در دانشگاه استنفورد، کلینیک روانپزشکی متابولیک وجود دارد که در آن بیماران به کمک تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی همراه با دارو درمان میشوند. یکی از حوزههای فعال تحقیقاتی در این کلینیک، مزایای بالقوه رژیم کتوژنیک است که در آن مصرف کربوهیدراتها محدود است.
رژیم غذایی کتوژنیک بدن را مجبور میکند برای تامین انرژی چربی بسوزاند و مواد شیمیایی معروف به کتونها را ایجاد کند که میتواند در زمان محدود بودن مقدار گلوکز بهعنوان منبع سوخت در مغز استفاده شود.
کرک نایلن، رئیس گروه علوم اعصاب خیریه آمریکایی بازوسکی گروپ که بودجه پژوهشهای مغز را تامین میکند، میگوید ۱۳ کارآزمایی در سراسر جهان درحال انجام است تا اثرات درمانهای متابولیک را بر بیماریهای روانی جدی بررسی کند.
نتایج اولیه نشان داده است گروه بزرگی از بیماران بهطرز معناداری به این درمانها پاسخ میدهند. داروها، گفتگو درمانی، تحریک مغناطیسی مغز و شاید درمان با الکتروشوک برای این گروه از بیماران موثر نبوده است.
فقط درک سیستم ایمنی و سوختوساز نیست که درحال بهبود است. اکنون حجم عظیمی از دادهها با سرعت بیسابقهای تجزیهوتحلیل میشود تا ارتباطی را آشکار کنند که قبلا از دید پنهان بوده است. این امر درنهایت میتواند به درمانهای شخصیتر و بهتر منجر شود.
اوایل اکتبر سال ۲۰۲۳ زیستبانک بریتانیا دادههایی را منتشر کرد که نشان میداد افراد مبتلا به دورههای افسردگی دارای سطوح بالاتری از پروتئینهای التهابی مانند سیتوکینها در خون خود بودند. طبق مطالعهای دیگر، حدود یکچهارم از بیماران افسرده شواهدی از التهاب خفیف را نشان میدادند. آگاهی از این موضوع میتواند مفید باشد، زیرا پژوهشهای دیگر نشان میدهند بیماران مبتلا به التهاب به داروهای ضدافسردگی پاسخ ضعیفی نشان میدهند.
پیشرفتهای تازهای در رابطه با درک علل زمینهای اختلالات روانی پیشرو است. گروهی از پژوهشگران درحال بررسی راههای مختلفی برای بهبود تشخیص ADHD هستند؛ مثل طبقهبندی بیماران به زیرگروههای مختلف که برخی از آنها قبلا ناشناخته بودند. گروههای مختلف پژوهشگران در سه بیانیه مختلف در فوریه ۲۰۲۴ خبر کشف نشانگرهای زیستی را اعلام کردند که میتواند خطر زوال عقل، اوتیسم و روانپریشی را پیشبینی کنند.
جستجو برای ابزارهای تشخیصی بهتر نیز احتمالاً با استفاده از هوش مصنوعی تسریع میشود. شرکتی به نام Cognoa درحال استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص اوتیسم در کودکان با تجزیهوتحلیل فیلمهایی از رفتارهای حرکتی آنها در اتاق انتظار پزشکان است.
موسسه علوم زیستی کمی (QBI) در کالیفرنیا از هوش مصنوعی برای ایجاد نقشه کاملا جدیدی از تعاملات بین پروتئینها و شبکههای مولکولی که در اوتیسم نقش دارند، استفاده کرده است. این کار یافتن ابزارهای تشخیصی و درمانی را تا حد زیادی تسهیل خواهد کرد.
تحولاتی که به آنها اشاره شد، امیدوارکننده است. اما بسیاری از مشکلات را میتوان با کاهش فاصلهای که امروزه بین عصبشناسی و روانپزشکی وجود دارد، حل کرد. عصبشناسی اختلالات فیزیکی، ساختاری و عملکردی مغز را مطالعه و درمان میکند درحالیکه روانپزشکی که با اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری سروکار دارد. دکتر لنوکس آیندهای را تجسم میکند که در آن وقتی فردی که دچار اختلال روانی ناگهانی پس از عفونت ویروسی شده است با درمانهای استاندارد بهبود پیدا نمیکند، آزمایش آنتیبادی انجام شود.
بهگفتهی دکتر تبارتز ون الست، شکاف بین عصبشناسی و روانپزشکی در کشورهای آنگلوساکسون (شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند) بیشتر است. در کشور آلمان، روانپزشکی و عصبشناسی به هم نزدیکتر هستند، بهطوریکه عصبشناسان درزمینهی روانپزشکی آموزش میبینند و روانپزشکان نیز یک سال تحت آموزش درزمینهی عصبشناسی قرار میگیرند. این امر کارهای پژوهشی را آسانتر میکند.
دکتر تبارتز ون الست برای بیشتر بیمارانی که برای اولین به مبتلا به روانپریشی یا سندرمهای روانپزشکی شدید دیگر تشخیص داده میشوند، امآرآی مغز، الکتروانسفالوگرام، تستهای آزمایشگاهی برای التهاب و پونکسیون کمری تجویز میکند تا با پیدا کردن سرنخهایی از علت بیماری، درمانهای بهتری برای آنها ارائه شود.
منبع: زومیت
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی کلينيک